قاتل شهید مطهری که بود؟
قاتلان شهید مطهری سه نفر به نامهای محمدعلی بصیری، حمید نیكنام و وفا قاضیزاده بودند. محمدعلی بصیری فردی بود كه با اسلحه رولور از فاصله دو تا سه متری به استاد مطهری شلیك كرد. او در یكی از دانشگاههای فیلیپین درس میخواند و ظاهرا اطلاعات دینی و عقیدتی كمی داشت.
بصیری در چاپخانه (یا به قولی شركت زیراكس) كار میكرد. اطلاعیهای كه پس از ترور استاد مطهری پخش شده بود روی یك كاغذ A4 رنگی بود كه وقتی سر نخ آن كاغذ گرفته شد به چاپخانه محل كار بصیری رسید.
هنگام مراجعه به منزل بصیری او فرار كرد، ولی از چینه دیوار افتاد و بیهوش شد و پس از به هوش آمدن گفت من قبل از انقلاب فرقانی بودهام و بعد از انقلاب از آنها جدا شدهام، اما تا آن لحظه هنوز كسی از قتل شهید مطهری به دست بصیری مطمئن نبود.
تنها شاهد این بود كه بعد از دستگیری بصیری، محمد هنردوست یكی از اعضای تیم پیگیری پرونده، شهید مطهری را خواب میبیند كه یك شنل قرمز خونی را از دوشش برمیدارد و یك شنل سبز را جای آن میگذارد و میگوید كه من از امشب راحت میخوابم تا این كه گودرزی دستگیر میشود و در راه زندان اوین به قتل شهید مطهری توسط محمدعلی بصیری اعتراف میكند.
درباره حالت روحی بصیری پس از دستگیری گفته میشود او بعد از این كه با شخصیت شهید مطهری آشنا شد و یكی از كتابهای او ـ خدمات متقابل ایران و اسلام ـ را در زندان خواند نسبت به او تغییر عقیده داد.
بشدت در زندان گریه میكرد، آرزوی مرگ خود را داشت و نقل است كه از شدت ناراحتی و عصبانیت تمام موهای صورت خود را كنده بود.
بصیری سرانجام در تاریخ پنج بهمن 1358 اعدام شد و داماد استاد مطهری (حاجیزاده) شخصا وی را قصاص كرد.
متهم بعدی فردی به نام حمید نیكنام بود كه او را مغز متفكر اكبر گودرزی میدانستند. نیكنام ظاهرا بیشتر در امور تشكیلاتی و نظامی فرقان بود.
گروه فرقان یكی از گروههای سیاسی ـ مذهبی بود كه سال 1355 تاسیس شده بود. رهبر این گروه فردی به نام اكبر گودرزی بود
ماجرای دستگیری او نیز جالب است. او پس از ترور به خانه یكی از اقوام خود در قزوین رفته و آنجا یكی از بستگان او در بحثها متوجه شده بود كه او مواضع ضد روحانیت و فرقانی دارد.
به كمیته گفته بود و به این ترتیب نیكنام در خیابان بازداشت شد بدون این كه كسی بداند او قاتل مطهری است. حمید نیكنام نیز در روز 5 بهمن 1358 اعدام شد.
نفر سوم این ترور هم كه راننده خودروی حامل تروریستها بود فردی به نام وفا قاضیزاده است كه در جریان یك جنگ و گریز خیابانی در چارچوب حمله به اماكن گروه فرقان در تاریخ 3 بهمن ماه 1358 كشته میشود. جسد او در قطعه 23 بهشت زهرا مدفون است.
فرقان چه بود؟
گروه فرقان یكی از گروههای سیاسی ـ مذهبی بود كه سال 1355 تاسیس شده بود. رهبر این گروه فردی به نام اكبر گودرزی بود.
گروه فرقان در حاشیه جلسات قرآنی در چند مسجد شهر تهران برگزار میشد، شكل گرفت. در این جلسات سعی میشد از آیات قرآن تفاسیر انقلابی و مبارزاتی بیان شود. اكثر این تفاسیر توسط رهبر گروه انجام میشد. فرقان تا جایی انقلابی فكر میكرد كه گرگ داستان سوره یوسف را به ضد انقلاب تعبیر میكرد.
اكبر گودرزی در مدت 27 سال زندگی خود توانسته بود 20 تفسیر قرآن و دو جلد تفسیر صحیفه سجادیه بنویسد و یك جلد كتاب در مورد توحید هم نوشته بود.
در كنار تفاسیر افراطی از آیات قرآن، ركن دیگر این گروه مبارزه با روحانیت بود. درباره دلیل این موضوع سخنان زیادی گفته شده است. از تاثیر برخی سخنان دكتر شریعتی بر این افراد گرفته تا بغض شخصی رهبر فرقان از روحانیت به دلیل اخراجهای مكرر از حوزه علمیه.
تصور فرقانیان بر این بود كه روحانیت با مصادره انقلاب مانع رسیدن به آرمانهای آن شده است ضمن این كه اعتقاد داشتند فرد یا افرادی (بخصوص شهید مطهری) سعی در تخطئه دكتر علی شریعتی دارند.
از اینرو بود كه گفته میشود جرقه ترور شهید مطهری بعد از نوشتن اعلامیه مشترك این شهید با مرحوم مهندس بازرگان در نقد برخی افكار دكتر شریعتی زده شد. به طور كلی فرقان و فرقانیان در روزگار ما را با خوارج زمان حضرت امیرالمومنین مقایسه میكنند.
گروه فرقان تقریبا در دی ماه 1358 با فروپاشیدن همزمان 15 خانه تیمی آن، از جمله خانه رهبر گروه از هم پاشید، اما بعد از آن هم بیانیههایی از این گروه منتشر شد. چند نفر معدود از این گروه، هنوز گاهی در خارج از كشور بیانیههایی صادر میكنند.
منبع : جام جم